مترسک سر جالیز

ساخت وبلاگ

زمان انتخابات نزدیک غروب که میشد همه توی خیابان‌ها بودند، نزدیک ستادها، جوان‌ها پرچم های بنفش و سبز برای عابرها و ماشین‌ها تکان میدادند.
من اما در سایه بودم. از دور نگاه میکردم و صحبت‌ها را میخواندم و مثل خیلی‌های دیگر فکر میکردم که رای ب روحانی نجات‌بخش است.
یک روز که از دانشگاه برمیگشتم از دل آن شور و‌ اشتیاق جوان‌ها میگذشتم و از پنجره اتوبوس چهر‌ه‌های آشنای زیادی رو میدیدم، همکلاسی‌های دیروزم، هم دانشگاهی‌های امروز، آن روز که اتوبوس در حال گذر بود و من هم داخلش بودم از پشت شیشه عکسی گرفتم از بنر روحانی و جوانان اطرافش و همان روز منتشر کردم در اینستاگرامم که بله من هم به روحانی رای میدهم.
بعدها که انتخاب مردم شکست خورد و هیچ تغییر مثبتی در مملکت ایجاد نشد که هیچ بلکه همه چیز بدتر شد، عده‌ای آمدند و از مردم معذرت‌خواهی کردند بخاطر اینکه مجابشان کرده بودند تا به روحانی رای بدهند. من اما خواستم پست آن روزم را پاک  کنم ولی دستم نمیرفت ، از طرفی بودنش روی صفحه اینستاگرامم مانند یک علامت همیشه مقابل چشم بود که میگفت اشتباه کردی، اما پذیرش این اشتباه سخت بود چون من زیاد خوانده بودم و شنیده بودم، من از روی هیجان به خیابانها نریخته بود، برای اولین انتخابم و اولین رای‌م محتاطانه عمل کرده بودم. برای همین مدتی پست را پنهان کردم تا نبینم.
آن زمان‌ها فکر میکردم که مگر هم دانشگاهی‌ها و همسن و سال‌های من چه از سیاست میدانند که اینطور پر و پا قرص از یکی طرفداری میکنند و توی ستادها فعال هستند و برایش تبلیغ میکنند و ...
اما امروز خبری شنیدم که متحیرکننده بود. دی ماه سال گذشته عده‌ای دانشجو را دستگیر کرده اند برای اهداف پیشگیرانه! و شوکه کننده تر اینکه دانشجوی متولد ۷۵ای بین‌شان هست به هشت سال زندان محکوم شده.
هشت سالی که هیچ سالش برای یک جوان بیست دو سه ساله شوخی نیست. متاسفم که نظام به اندازه من شما را دست کم نگرفته بود و متاسف‌تر هستم برای خودم که آنطور فکر میکردم.
فکر کردم که شاید چون توی این مملکت کسی مسئولیت اشتباهش را بعهده نمیگیرد وضع این است، پست را به صفحه برگرداندم تا درس عبرتی باش که دیگر اشتباهم را تکرار نکنم و نوشتم که دیگر رای نخواهم داد.
و بنظرم آقای مسئول این خیلی ناامیدکننده‌اس که جوانان نیامده کنار بکشند، ناامیدکننده است که یک رای‌اولی اولین رای‌ش آخرین رای‌ش باشد. ناامیدکننده است که حالا کارتان رسیده به بازداشت دهه هفتادی‌ها که از انقلاب فقط اسمش را شنیده‌اند. پس‌فردا میخواهید چکار کنید؟ بخدا دهه نودی‌ها هنوز توی قنداق هستند. خوشحالم که انقدر زود به بی لیاقتی‌تان پی بردیم. ما جوانان این نسل هستیم و به آیندگان پاسخگو خواهیم بود.
دیگر هیچ اشتباهی قابل تکرار نیست.


نون ط دسته دار ۱۳۹۷/۰۳/۳۰ | 

رویاهای کنسرو شده...
ما را در سایت رویاهای کنسرو شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 193 تاريخ : پنجشنبه 28 تير 1397 ساعت: 13:26