چند وقت پیش دستگاه بخش خراب شده بود و هیچ همکار مردی توی بخش نبود، و زنها هم همه نشسته بودند پا رو پایشان انداخته بودند و منتظر بودند یکی بیاید دستگاه را درست کند تا بعد بلند شوند کار مریضها را راه بیندازند. بعد یکی از همکلاسیهایم که اتفاقا پسر بود و برای شیفت عصر آمده بود با یکی دیگر از همکارها رفت تا دستگاه را درست کنند. در این بین مسئول بخش ما را صدا زد که برویم اتاقش، گفتم فلانی (همکلاسی پسرم) دارد با دستگاه ور میرود گفت باشه بذار به کارش برسد اتفاقا از الان تعمیر دستگاهها را یاد بگیرد خوب است!
فردای آن روز یکی از همکارهای مرد را گیر آوردم و گفتم دفعه بعد که دستگاه خراب شد درست کردنش را به من هم یاد بده. چند ساعت بعدترش بخش خلوت شده بود و نشسته بودیم چایی میخوردیم صحبت از کار کردن خانمها در خارج از خانه شد، گفتم چرا اینجا وقتی دستگاه خراب میشود خانمها دست نمیزنند؟ تا این حرف از دهانم در آمد همه همکارهای خانم توپیدند سمت من که بشین سر جایت کم کار روی گردن داریم تعمیر دستگاه را هم بنداز گردن ما! گفتم خب بلد بودن و نکردن یک حرف است ولی بلد نبودن و نکردن یک چیز دیگر. چرا چیزی که مربوط ب رشته شماست و همزمان با هم(با مردها) درسهای مربوطه اش را در دانشگاه خوانده اید نباید بلد باشید؟
حالا من چند مشکل دارم؛
اول اینکه چه چیزی باعث شده مسئول بخش فکر کند دانشجوی پسر از الان کارهای فنی مربوط به رشتهاش را یاد بگیرد خوب است ولی من چون دخترم بلد نباشم مشکلی ندارد؟
دوم اینکه چطور باید زنها را توجیه کرد رشتهای که در دانشگاه تفکیک جنسیت نشده، دانستنیهای مربوطهاش هم نباید تفکیک جنسیت شود، چطور باید فهماند که کار فنی بلد بودن فقط مربوط به مرد بودن نیست و زنها هم "باید" بلد باشند. اصلا نمیفهمم که چرا بلد نبودن این چیزها را برای خودشان افت نمیدانند و از یاد گرفتنش شانه خالی میکنند در صورتی که هرچه بیشتر بدانند یک مزیت است به نظر من. شاید آن روز تا شب هیچ همکار مردی در بخش پا نمیگذاشت آنوقت چی؟
سوم مسئلهای است که باعث شد امشب این مطلب را بنویسم، همان دانشجوی پسر پیام داده شیفتهای ماه بعد را فرستاده، میپرسم صبحها ساعت چند میروی سر شیفت؟ میگوید منو مسئول بخش باید زنگ بزند بیدار کند! میگویم خونت رنگی تر است؟ من ده دقیقه دیر میکنم شیفت ۶ونیم ساعته ام را ۵ ساعته رد میکند! میدانید چه جوابی داد؟ گفت من پروسسور تعمیر میکنم فلان کار میکنم باید بیشتر هوای من را داشته باشند!
میخواهم بگویم چون ما زنها کنار ایستادهایم باعث شده مردها کارهایی که یک الزام است را بعنوان به امتیاز برای پوشش بقیه کمکاریهایشان در نظر بگیرند و با افتخار هم ازش حرف بزنند و این وسط حقی هم خورده شد خورده شد به کسی چه!
برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 154